Winston🚬🐐

عزیز جانم آری زندگی همین لحظه است که تـ🦋ـو می خندی و آغاز می شود صبح زندگی همین با هم بودن هاست همین دوست داشتن ها عشق ورزیدن ها مهر و محبت های بی دریغ از ته قلب❤️ است که گرم می کند زندگی را و امیدوار می کند انسان را به زیستن

اگه نقاش بودم واسه همه یه دل خوش میکشیدم…🫂🤍

ای جست‌وجوگر، تا حالا فکر کردی که شاید آنچه در جهان دنبالش می‌گردی، در کنج خونه‌ت باشه؟

یاد آوری برای روزهای سخت؛ "همه‌مون معمولی‌ایم، نقطه‌های تاریک و روشن داریم، گاهی خسته‌کننده‌ایم، گاهی جذاب و کاریزماتیک. گاهی ترسو و محافظه‌کاریم، گاهی شجاعیم و ریسک‌پذیر. فقط این‌ و یادت باشه همه‌ی این‌ها به شرایط زندگی و نوسان‌‌ش ربط داره، تو نه کم‌تری از بقیه نه ضعیف‌تر."

ماکت طرح زیارتگاه مسیحیان جهان در اورشلیم پروژه دیپلم داوید اوشانا در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ۱۳۴۲ خورشیدی

.🍂 خواب رویای فراموشی هاست! خواب را دریابیم، که در آن دولت خاموشی هاست با تو در خواب مرا لذت ناب هم آغوشی هاست من شکوفایی گل های امیدم را در رویاها می بینم، و ندایی که به من می گوید: گرچه شب تاریک است دل قوی دار سحر نزدیک است #حمید_مصدق

هر چه کنم نمی‌شود تا بروی تو از دلم، از تو فرار می‌کنم، باز تویی مقابلم! #طارق_خراسانی

کسی هست که دلیل حال خوب و خنده تون باشه؟

دریغا و دریغا که در این خانه نگنجند که ایشان همه کانند و شما بند مکانید مبادا و مبادا که سر خویش بگیرید که ایشان همه جانند و شما سخره نانید #مولانا

بنظرم قشنگترین حرف به یه آدم میتونه این باشه که من کنار تو خود واقعیمم، آدم کنار هر کسی نمیتونه خودش باشه،خلاصه من کنارِ تو خیلی خودمم.

الان ۲ سال و نیم از مرگ خواهرم میگذره جدا از اینکه داغش هنوز برای ما تازه‌س پارسال عروسی هم داشتیم ولی ته چشمای همه خونوادمون یه غمی هست انگار دیگه هیچوقت نمیتونیم شاد باشیم یه بغض ته گلوی همه هست یه زخمی که تا ابد خونریزی میکنه

شیرین تر از این چیست که با قندِ لبِ دوست دور از غم و اندوه جهان چای بنوشی.... #جیجان

در خیابا‌ن‌های شب جایی برای پرسه زدنم نمانده چشمانت همه‌ی مساحت شب را فراگرفته....

سیاست چیز گهی است . کار ِ من نیست. تو یک مملکت حسابی ، سیاست را می‌دهند دست متخصص ، نه دست ِ من و امثال من ، ولی ضمناً همه‌مان بچه سیاستیم. با سیاست کاری نداریم ، سیاست با ما کار دارد. (صادق هدایت) به نقل از «مصطفی فرزانه»

نگو چی گذشت و نگو چی کشیدیم، شاید شب تموم شد، خدارو چه دیدی…

زن، قصیده‌ای‌ست ناتمام از جنس مهربانی، که با ناز معنا می‌گیرد، با بوسه جان می‌گیرد، و در آغوش، به آرامش می‌رسد. زن را نباید فقط دید، باید حسش کرد، با نگاهی که بوسه باشد، با کلامی که نوازش، با حضوری که پناه. او با ناز گل می‌دهد، با نوازش می‌روید، و در بغل، جهان را فراموش می‌کند…

انتظار می‌رود GPT-5 تا 10 میلیون توکن را پردازش کند و حافظه‌ای تعاملی داشته باشد؛ اما با توجه به محدودیت‌های سخت‌افزاری، احتمالاً پذیرش آن به 1-2 میلیون توکن محدود و از حافظه‌ای شبیه‌سازی‌شده استفاده خواهد شد.

بوسه بر پیشانی‌اش، نه تنها مهر است، که امان‌نامه‌ای‌ست از دردهای روزگار.زن اگر دوستت دارد،تمام هستی‌اش را بی‌دریغ نثارت می‌کند. اگر از نازهایش غافل شوی،صدایش آرام می‌شود، دلش دور… پس او را ببوس،در آغوش بگیر،و با نوازش‌های بی‌بهانه،بگذار بداند که هنوز محبوب‌ترین شعرِ زندگی توست

لحظه های بی قرارم زاده ی دلتنگی اند وای از این درد که می آید سراغ هر شبم.... #محمد_بزاز

تو از کدوم قصه‌ای…

~ به تو فکر کردم که بارون بباره…♪♫ ~