ماهک

،،،کاش بشود بار دیگر دل بست، به اهلش به کسی که قدر بداند احساست را،،،

،،،زندگی بعد حذف قند مصنوعی و نان سفید و حداقل کردم مصرف برنج برام لذتبخش‌تر شده،،،

یکی را کرده بودم در دلم جا ولی با حیله ای کرد او مرا دَک از این حیله شدم رنجیده خاطر ولی آموختم عشقم شود تَک!... بداهه

هزار سال هم که بگذرد من همانم که بودم .., تو همانی که نبودی... #حسن_خرمی

..... رودخانه ای درون من است،پُر از چیزهایِ مُرده ای که نکُشتم....

فاصله‌ی اشعار من تا تن تو، یک‌ نگاه است، بغل وا کن! ✍🏻#ahoora_

سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست #سعدی

توبه کردم که، دِگر عاشق چشمی نشوم، لذت توبه بر این است، که هی بشکنی‌اش! #مشربی_قمی

…. … کدامین شاعرِ شوریده دیوانه….؟ بِخوانَد شعرِ ازآن ساغر به مستانه…؟ بشوید دست ازین راحت به کاشانه…؟ که منزل گشت و هم میخانه ویرانه… مهاجر . .

زمانه خواست که بی آرزو و کال بیافتیم هراس هر شبمان در بهار چیده شدن بود به جای گرمی آغوش تازیانه چشیدیم به جای بوسه سرانجام مان گزیده شدن بود... _حامد ابراهیم پور

نسخه‌ی آشفته‌ی دیوان عمر ما مپرس خط غلط معنی غلط انشا غلط املا غلط اسیر شهرستانی

کسی نمانده، کسی نیست غیر تنهایی در این اتاقِ پر از رفت و آمدِ جن ها تو نیستی که به من راه را نشان بدهی محاصره شده ام بین غیرممکن ها #مهدی‌_موسوی 🩵 #شبتون‌بی‌غم

ولایت با جنگ عراق وقت خرید و زنده ماند به قیمت ویرانی ایران و کشتار ملت! حالا هم بزرگترین بحران یعنی بی ابی از بی لیاقتی! پس ج ا دنبال تنش و جنگ است! که بتواند توجیح کند بی کفایتی و نابودی تهران را جنگ ویرانی بی ابی اعدام بس است! فقط براندازی🔥🔥🔥🔥✌🏽✌🏽✌🏽

از وقتی که که اخوان ثالث گفت برو آنجا که تو را منتظرند دیگه هیچ جا نرفتم!؟

... وشلون أنام اليل و أنت على بالي؟ و چگونه شب به خواب بروم در حالی که تو در خیال منی؟

خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه ای بر تن این خانه تنها زد و رفت... #هوشنگ_ابتهاج #پاییز_سرد #دلتنگی

در آرزوی تو عمر بردم شب و روز عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت #مولانا #دلتنگی #پاییز_سرد

به ناله‌های عاشقانه‌ی، شبانه‌ام سوگند که از عشق تو دست نمی‌کشم، قسم می‌خورم همه شب تا به سحر، با دلم چنین گویم که هنوز مرا امید هست، روز از پی شب تارم مدام عقل نهیب می‌زندم، لیلی‌ کجاست که مجنونم ز دست و دل،عقل و جنون، مصیبتی دارم دست هم یاری نمی‌کند، تا درد عشق تو بنویسم

همه رو می‌بخشم، بجز اونیایی که اعتماد به نفس و انگیزه آدما رو می‌کُشن.

اوج خود را گم کرده‌ام، می‌ترسم از لحظه‌ی بعد و از این پنجره‌ای که، به روی احساسم گشوده شد! #سهراب_سپهری

و من … در خوابِ امید و تو خیره به من اما غافلِ از خوابِ من. زمین در خوابِ عمیق، مهتاب گلِ ستاره می‌چید این میان. بنشستم در خواب، به تماشا !!! گلی را غفلتِ اعتماد چید. حالا تو بمان در خوابِ افق… ✍🏻#ahoora_