neg
@beginneg
گربه پرسنی که فوبیای گربه داره.میـو
امشب یه بچه بهم گفت من ازت خوشم میاد چون با بچه ها خیلی خوبی.اوخودایمیپیمپیمس🤏🏻🤏🏻🤏🏻
اونی که این شرکت کننده های عشق ابدیو جمع کرده تو اون ویلا واقعا هنرمنده.پیدا کردن این همه آدم حرومزاده عقده ای هنر میخواد واقعا👏🏻👏🏻👏🏻
بله دوست عزیز خونه برای من نریدن، اما متاسفانه اگه دیر برگردم خانواده به من میرینن.
لعنت به زندگی بزرگسالی.من دلم برای دوستام تنگ شده.برای روزایی که صبح میرفتم مدرسه و با ذوق میگفتم فهمیدی چیشدددد؟بدم میاد از الان که هرکدوممون توی زندگی بزرگسالی خودمونیم و وقتی برای باهم بودن نداریم.
#تاسیان با تموم عیبهاش برام لذت بخشه. قسمت ۲۲ در ستایش «رفاقت» بود ولی دردناک. مونولوگ نامه سعید به شیرین، زمان رو متوقف کرده بود. بی قرار شده بودم. حس میکردم از داخل مچاله شدم و بدنم معلق شده و جمله اصلی “شاید اگه همه باهم حرف میزدیم، خیلی چیزا اتفاق نمیافتاد” تیر خلاص بود.
من واقعا به مونولوگ صابر ابر باور دارم. اگه بلد بودیم با هم حرف بزنیم، اگه زخمهامونو نگه نمیداشتیم، خیلی اتفاقها نمیافتاد. آدما هیچوقت کاملا مقصر یا کاملاً بیگناه نیستن. هرکسی یهجایی ممکنه حق داشته باشه. فقط باید یاد بگیریم بشنویم و بفهمیم. #تاسیان
یکی از همکارهام ۱۰۰۰ امین روز دولینگوش رو جشن گرفت توی شرکت 🦉 درس امروزش رو به جماعت و درحالیکه روی مانیتور شر کرده بود انجام داد🙂
همزمان که دوست دارم هیکلم شبیه کندال جنر باشه هیکل کایلیم دوست دارم خدا شفام بده