Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو
@CogitoCogitatum
Φίλος μεν Πλάτων, φιλoτέρα δε ἀλήθεια. Philosophy MA Graduate on his way to PhD; In the midst of Language and Phenomenology.
ἡ γὰρ νοῦ ἐνέργεια ζωή || he gàr noû enérgeia zōé چرا که فعلیتِ عقلْ زندگیست. ارسطو، متافیزیک، کتاب دوازدهم، فصل هفتم؛ 1072b 27

پیوند ما با خاک/زبان (آشیان/زبان)، برساخت ما «توسط» خاک/زبان بهتر بگویم، بیواسطه است، برساخت ما «از» خاک/زبان اما هماره باواسطه و امان از این واسطگی اگر آلوده به کژفهمی باشد؛ تاریخ واسطه نیست، خودِ امکانِ واسطگی است.
مهدی حسنی را کشتند… پدری بیگناه را کشتند... پدری را که برای مریم، برای ما، تکیهگاه و امید بود. مریم عزیزم، هیچ واژهای برای تسکین این درد نیست. من رو شریک دردت بدون، تا ابد کنارتم. این یک پایان نیست، فریاد ما ادامه دارد. #مهدی_حسنی #دختران_دادخواه
مریم جانم💔 @mery_h_pv
عجیب است اما قابلفهم که چطور فقدان بسیار عمیقتر و بیشتر از حضور ما را در خود میبلعد؛ حضور امکان حضورِ ما را فراهم میکند، فقدان اما پیشاپیش خود ما را نه در فقدان که در فراموشی یا عدم تقویم میکند. فقدان او ویرانه است، فقدان ما اما تنها شکلی دریده از عدم/نهـهستی.
بیش از هوا، بیش از نفس زندگی شاید حتی، نیاز به پرستش، آیین و ایمان دارم، اما سیاهی گشوده بال و خدایان مردهاند انگار، یا شاید هم من صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعونَ گشته جانم؛ نمیدانم، هر چه هست آفرودیت و آتنا را نه ندایی هست نه نشانی.

دوستان، آیا کسی کاری برام سراغ داره؟ هرکاری که بتونم ازش ذرهای درآمد داشته باشم. چهار ماهه که به «هر» دری زدم، نشده و این رنج به حدی زیاده که دیگه نمیتونم...
به نیابت از فلسفه و هر چه فیلو سوفیاست عمیقاً شرمسارم. ☕🚬

اینجا هم میشه کار پیدا کرد؟ من تعدیل شدم و دنبال کار میگردم. ۸ سال سابقه کار تولید محتوای متنی دارم. اگه کسی یا جایی رو میشناسید که به نیروی کاری مثل من نیاز داشته باشه ممنون میشم معرفی کنین 🙏
متافیزیک «شدن»، امور وابسته و امور برسازنده، در مقابل متافیزیک «بودن»، امر خودبسنده و «امر» برسازنده؛ یا آشکارگی پدیده در مفصلبندیهای دقیقاً پنهان جهان، حرکت امر پویا در مقابل ایستایی امر جوهرین: etwas als etwas این als بار کل گشودگی را بر دوش دارد، گشودگی پیشین فهم/جهان.
یکی از کارهای هایدگر تبدیل اسم به فعل است، نظیر تبدیل جهان به جهانیدن، تا نشان دهد که با یک «شی»، یا امری «ایستا» مواجه نیستیم، بلکه امری است اساساً «پویا» که ساختار حرکتش مختص به خودش است. اما از کارهای دیگر او تأکید بر «حروف ربط و اضافه» است. بودن«با»، بودن«کنار»، 👇
مام که کسخل و دنبال چیزکلک، سبز تویی که فلان و اینا؛ فقط پراکندگی سبزی رو خودتون ببخشید دیگه. ☕
یه مقدار سبزی هم شما بچینید