Amir mahboub

تمام نمی‌شود هر روز از زیر تخته سنگهای فراموشی جوانه میزند گیاه خودروی دوست داشتن‌هایم؛ نمیدانم از حاصلخیزی دل است یا سماجت رویش؟!

کمی صبر کن، حوصله کن پایان کتاب را با هم خواهیم خواند. حالا بخواب تا فردا صبح فرصت برای گریستن بر این روزگار بسیار است! #سید_علی_صالحی

سخن درخشانِ یونگ: «بزرگترین باری که کودک به دوش می‌کشد، زندگی نزیسته‌ی والدین است» در برخورد با این جمله‌ی یونگ برداشت نزدیک اما دیگری هم هست: نه فقط زندگی نزیسته؛ بلکه تماشای زندگی نکردنِ والدین هم برای فرزند با رنج همراه‌ست حتی در مرتبه‌هایی عذاب وجدانی سنگین به جانت می‌افتد.

شنبه به یادت شروع شد؛ یکشنبه؛ دوستت دارم؛ دوشنبه؛ دو بار دوستت دارم؛ سه شنبه؛ سه بار؛ زیر لب؛ چهارشنبه؛ چهار؛ با فریاد؛ پنج شنبه؛ پنج هزاره ؛ تا بهشت جمعه؛ تمام عشقهای جهان؛ مال تو کاش هفته بیشتر بود کاش کاش عددها را تا بینهایت میشمردم و میگفتم دوستت دارم دوستت دارم #چیستا_یثربی

اگر همه جا تاریک بود دوباره بنگر، شاید نور خود تو باشی... -مولانا

جمعه را باید سفر کرد با دستهای مشترک دنیا را تاب داد وبا لبهای هماهنگ موسیقی دوست داشتن خواند راستی مقصد آدمیزاد جز کنج آغوش کجاست؟! ✍#پانته‌آ_فوشریان

✨ دوست داشتن همین است اینکه یک نفر بیصدا برای کسی شعر میشود….. 🍃🍃

مرا به سنگ ببند و به آب ها بسپار هوایی ام کن و دست حباب ها بسپار مرا به درد زمین خوردن آفریده خدا ببر مرا به بزرگ شهاب ها بسپار کلاغ‌ها پیِ تسخیرِ آشیانِ من‌اند مرا به قلعه‌ی امنِ عقاب‌ها بسپار... #علیرضا_قربانی

محبوب من... پس چرا هر چه می روم شما دورتر می شوید؟ قرارمان سر تپه ای که خورشید می خندد... صبحی که گلهایش با ناز شبنم بیدار می شوند... سپیده ای که دشت ها را سبز می کند... شما بایستید تا من از دور شما را تماشا کنم... #زهرامحمدرسولی

بر شانه‌ی من کبوتری‌ست که از دهان تو آب می‌خورد بر شانه ی من کبوتری‌ست که گلوی مرا تازه می‌کند. بر شانه‌ی من کبوتری‌ست باوقار و خوب که با من از روشنی سخن می‌گوید و از انسان ــ که رب‌النوعِ همه‌ی خداهاست. #شاملو

زود تسلیم نشیم… دلم رفت براش ❤️

خاطره ى خوب كسى شو... حتّى اگر قرار بر هميشه ماندن نيست، آنی شو كه وقتى در ذهنش آمدى، چشمانش تو را لو بدهند!

شب ندارد سر ِخواب شاخِ مأیوسِ یکی پیچکِ خُشک پنجه بر شیشه‌ی در می‌ساید من ندارم سرِ یأس، زیر بی‌حوصلگی های شب، از دورادور ضربِ آهسته‌ی پاهای کسی می‌آید. #احمد_شاملو ۲ مردادماه سال‌روز درگذشت احمد شاملو

گفت‌وگوی انجام شده با دکتر #بنفشه_زهرایی درباره #بحران_آب را در پادکست دغدغه ایران هم منتشر کردم و ابهامات و سؤالات ناشی از این گفت‌وگو را در پایان پاسخ داده‌ام. castbox.fm/app/castbox/pl… ممنون اگر ریتوییت می‌کنید.

ترا چه غم که شب ما دراز می‌گذرد؟ که روزگار تو در خواب ناز می‌گذرد.

اندازه دوست داشتنت , وسعتی دارد تا نهایت ِعشق تا مرز جاودانگی اعجاز حضورت را درگستره ناب غزل می سرایم و از پنجره احساس تو را مهمان کهکشان عشق خواهم کرد...

چگونه میتوان گریخت از پیوند سنگین پرده و تاریکی‌؟ چگونه میتوان خاطر پنجره را با يك زندگی‌ دوباره آشتی‌ داد؟ #نیڪی_فیروزکوهی

بهار را در پیراهن ِ گل دارت پنهان کرده ای گیسوانت ! شاعری ست با شعر های ِ نگفته نگاهت اما ! کبریت ِ بی خطری ست که جهانی را به آتش می کشد شکوهِ زیبایی ات را فقط , خدا می داند و من ...

کمی آهسته‌تر زیبا، کمی آهسته‌تر رد شو کمی آهسته‌تر خسته، کمی آهسته‌تر بَد شو

«اما ما غمگین نیستیم یحیی، ما غم‌انگیزیم. مثلِ یک ژانر، مثل اکشن، مثل رمانتیک. ژانرِ داستانِ ما غم‌انگیز است.» #کیمیا_رجبی