اَمین پاکدِل

نادانی با لیسانس معدل ۱۴-۱۵ به حقوق (۳۰ میلیونی) یک دانشمند هسته ای که بالاترین رتبه استادی دانشگاه (۴۱) رو داشت معترض بود در حالی که خودش به کارمند کودنش ماهی ۵۴ میلیون تومن حقوق میداده

تجربه نشون داده؛ آخوندی که خیلی غلط خوری میکنه، امتحان سخت تری از جانب خدا داره و معمولاً هم مردود میشه،، -دور نیست فیلم ۱۸+ از این آخوند بیاد بیرون که با همین زبونی که داره غلط میخوره، مشغول ..... خوردنه.

باز تکرار میکنم؛ هرچقدر برانداز، مصاف، سوپر انقلابی، اصلاحات رادیکال تلاش میکند در جامعه (#واگرایی) ایجاد کند، شما به دنبال (#همگرایی) باشید،، باید بتوانیم در این جامعه با همدلی و همفکری و همکاری مشکلات را حل کنیم. خلق پیاپی دوقطبی و تشدید آن، حرکت روی ریل دشمن است...

خدا ضربه رو از جایی میزنه که خارج از تصور همه ست... این سنت الهی ست

گزارش بی بی سی رو تصحیح میکنم،، -ایران در حمله به پایگاههای هوایی اسرائیل از کلاهک های بارشی استفاده کرد،، اهداف نظامی در شهرها؛ مثل این مقر نظامی رو با موشکهای نقطه زن عماد منهدم کرد...

خالق نظریه وارد دوره ترسالی شده ایم؛ از نظر شرع، عقل و عرف حق گوه خوردن در این مسئله را دارد؟ @_Mahdiyar313

خدا رسوا کند آنها که شما را ترور شخصیت کردند و آنها که شما را به صهیونیستها فروختند... -آمین یا رب العالمین

مرتبط با رشته توییت بالا x.com/seyed_emad_2/s…

...

اتهام‌زنی به منتقدان (مثل "وابسته به امنیتی‌های فاسد") چند هدف دارد: ۱. بی‌اعتبارکردنِ پیش‌دستانهٔ افشاگری‌ها پیش از انتشار. ۲. تخریب نهادهای امنیتی و تضعیف اعتماد عمومی به آن‌ها. ۳. انحراف بحث از محتوای انتقادی به شخصیت‌کشی. ۴. حذف صداهای مخالف و تحکیم روایت قدرت. (۱۲)

بلکه مشروعیت نظام را نیز در بلندمدت زیر سؤال می‌برد، چرا که شهروندان به‌تدریج به بی‌اعتمادیِ عمیق نسبت به هرگونه روایت رسمی دچار می‌شوند. (۱۱) چکیده👇

جمع‌بندی برچسب‌زنیِ سیستماتیک به منتقدان و منتسب کردن آن‌ها به نهادهای امنیتی با فاسد نامیدن آنها، ابزاری برای حفظ قدرت از طریق ترس‌آفرینی، انحراف افکار عمومی، و حذف رقبای گفتمانی است. این روش نه‌تنها فضای نقد را محدود می‌کند، (۱۰)

تلاش می‌شود ارتباط عاطفی و اعتماد بین مردم و صداهای مخالف قطع شود. این استراتژی به‌ویژه در جوامع قطبی‌شده مؤثر است، جایی که مردم به‌راحتی تحت تأثیر تبلیغاتِ "ما در مقابل آنها" قرار می‌گیرند. (۹)

- هژمونی گفتمانی خود را حفظ کنند. - آلترناتیوهای فکری را حذف یا حاشیه‌نشین کنند. - فضای رسانه‌ای را یکسان‌سازی نمایند. ۵. ایجاد شکاف بین مردم و منتقدان با القای این تصور که منتقدان وابسته به گعده های فساد هستند، (۸)

مثلاً کسی فساد مالی در موسسه ای را افشا کند، به‌جای بررسی اتهام، او را عامل می‌خوانند تا افکار عمومی را از خواسته‌های اصلی منحرف کنند. ۴. بازتولید روایت خود و حذف صداهای مخالف با تخریب اعتبار منتقدان، روایت برساخته بدون رقیب باقی می‌ماند. این کار به آنها اجازه می‌دهد تا: (۷)

همکاری آنها در حفظ امنیت کاهش می‌یابد و فضای مناسبی برای فعالیت گروه‌های تهدیدکننده فراهم می‌شود. ۳. انحراف گفتمان عمومی از محتوای انتقادی به‌جای پاسخ‌دادن به انتقادات مطرح‌شده، با حمله به شخصیتِ منتقد، بحث را از اصل موضوع منحرف می‌کنند. (۶)

بلکه حتی مهمترین ارکان نظام در مواجهه با ناامنی و گروه‌های تهدیدکننده امنیت کشور نیز بی‌اعتبار می‌شوند. این استراتژی می‌تواند به تضعیف اعتماد عمومی به این نهادها منجر شود و در نهایت، امنیت ملی را با چالش مواجه سازد. زمانی که مردم به نهادهای امنیتی خود بی‌اعتماد شوند، (۵)

این کار باعث می‌شود حتی اگر انتقادات یا افشاگری‌های آن حساب کاربری معتبر باشد، از سوی جامعه با شک و تردید مواجه شود. ۲. بی‌اعتبارسازی نهادهای مهم و تهدید امنیت کشور: با زیر سوال بردن مشروعیت یک اکانت و انتساب آن به " گعده های امنیتی فاسد"، نه تنها آن اکانت، (۴)

۱. پیش‌دستی در خنثی‌سازی افشاگری‌ها و انتقادات؛ اتهام‌زنی پیش‌دستانه، راهبردی است برای بی‌اعتبار کردن فرد یا نهاد پیش از آنکه پیامش به گوش عموم برسد. با القابی همچون "وابستگی به حلقه امنیتی فاسد" پیشاپیش ذهن مخاطب نسبت به محتوای منتشرشده بدبین می‌شود. (۳)

اتهام‌زنی و منتسب کردن یک حساب کاربری (اکانت) به دستگاه‌های امنیتی و فاسد خواندنِ آن، اهدافی چندگانه دارد که معمولاً در راستای کنترل گفتمان عمومی و حفظ قدرت به کار می‌رود. -در ادامه، این اهداف با جزئیات بیشتری بررسی می‌شوند: (۲)

#رشتوی_مهم در مورد استراتژی کثیف و موذیانه سایبریهای منتسب به موسسه مصاف و شخص رائفی پور؛ جهت بی اعتبار کردن نهادهای اطلاعاتی امنیتی جمهوری اسلامی ایران،، رو نوشت به: اطلاعات سپاه پاسداران قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران -زمان مطالعه رشتو ۳دقیقه؛ لطفا مطالعه کنید. (۱ از ۱۲)