Jabberwocky Wonders
@sameoldjayuknow
رفقا مجدد دارم شاگرد آنلاین زبان انگلیسی میگیرم و وقت خالی دارم. اگر مایل هستید در کلاس فری دیسکاشن شرکت کنید، گرامر و اسپیکینگ، زبان عمومی یا رایتینگ و لیسنینگ خود را بهتر کنید به من پیام بدهید. #ریتوییت هم البته لطف شماست. #تدریسزبانانگلیسی
داستان روز دوشنبه: خوش به حال افتادگان ژرژ سیمنون از مجموعه داستان معمای کلاهفروش مترجم: شهریار وقفیپور ۴۶ صفحه دانلود از تلگرام: t.me/daily_literatu…
ایرج جنتیعطایی بزرگ دچار بیماری زوال عقل و فراموشی شده! حقیقتاً دردناکه که اون ذهن خاطرهساز برسه به اینجا. اونم در غربت. یادم به ترانهی خودشه: برام از خاطره سنگری بساز بید بیریشه رو شنباد میبَره...
شما میتونید از من «حلکاری» یاد بگیرید دیدن اون ویدیوی آبی رو حتما توصیه میکنم بهتون 💙💆🏻♀️💙 اگه کلمه حلکاری رو هم تو پروفایلم جستجو کنید هم دو تا رشتو با توضیحات مفصل، هم کلی نمونه کار می تونید ببینید ممنون میشم توی بیشتر دیده شدن این پست همراهیم کنید 🙏🏻❤
حالا که لطف نگاهتان به روی مامان افتاد، بیایید تصویر دیگری ببینید: با عشقی بزرگ ازدواج کرده. سه سال است با هماند. رفتهاند جایی به گشت و گذار، اطراف شیراز، کماکان عاشق.
مامان در نوزده سالگی، ترد و تازه، روزی که مدارک خود را برای رفتن به سربازی تسلیم کرده بود، هتل پارک سعدی، شیراز ۱۳۵۴.
مامان در نوزده سالگی، ترد و تازه، روزی که مدارک خود را برای رفتن به سربازی تسلیم کرده بود، هتل پارک سعدی، شیراز ۱۳۵۴.

. «آریایی به خشکبوم ایران فرود میآید. آب را محترم میشمارد و برایش نیایشگاهها برپا میدارد و آببانو را میستاید... ایرانی قدر آب را میداند. برای باغسازی اول به تهیه آب میپردازد؛ از قعر زمین، از دوردستها، از پفنم باران، از زیر سنگ و از هرجا که بتواند.» #لطیف_ابوالقاسمی .
توی چند تا سایت دارم میگردم و همچنان کاری پیدا نکردم. واقعا خسته شدم از جست و جو. اگر برای پروژهتون به یک تصویرساز یا کانسپت آرتیست نیاز دارید، خوشحال میشم بتونم باهاتون همکاری کنم. #تصویرساز
«تو بی ز گوش شنو، بیزبان بگو با او که نیست گفتِ زبان بیخلاف و آزاری» مولوی Brooklyn Duo Paint It Black 🖤
از این دنیای فانی لوئیس بونوئل از کتاب با آخرین نفسهایم، خاطرات لوئیس بونوئل مترجم: علی امینی نجفی ۸ صفحه دانلود از تلگرام: t.me/daily_literatu…
معبد آناهیتا
معبد آناهیتا، بیشاپور عکس از علیرضا نادریفرد
این مکالمه بهانهای شد که بمددِ مضمونی از نیچه، اینها را برای خودم بنویسم -بجهت یادآوری- که «هیچکس در این جهانِ فانی، مقدس نیست.» که «از هیچکس بُتی برای خود نساز.» که آن لحظه باختی، که از دیگری، توتمی ساختی.
علامه آن روزگار کابوسی بود که از تحصیل بیزارم کرد، حسرت و تروما. جانوران غریبی در ورودی ما خوش خیالان رتبه زیر پانصد حاضر بودند که با رتبههای چند هزاری مشخص نبود چطور قبول شدهاند و با ما هم کلاس. در علامهی تفکیک جنسیتی شده میگفتند: «هر نوع مکالمه بین نامحرمان بستر فسادست.»
لازمه بازم این خاطره رو بگم که سال ۱۳۹۳ (دوران ریاست شریعتمداری لجن) وسط حیاط دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی عین این سؤال رو حراست از ما پرسید و بعد از ضبط کارت دانشجویی، احضارمون کرد به دفترش!
مشت کوبیدن به آنچه آبگون بیفایدهست. آبها پس میروند و دست اطلس -خسته قدر بار او- آویخته.
خنده آمد خلق را از حد فزون. +کاش میشد چند مرد مدرن مملو از تستوسترون را با ایشان آشنا کنم از چاه جردن پیترسون و اندرو تیت به در شوند این عزیز.
پس اگه مرد مدرن میخواید طلب تستسترون نکنید مرد های کلاسیک زورگو و مرد سالار هستن