مصطفی بستانی
@mstafbstn
حقوق و سیاست بینالملل، اندیشه و ایدئولوژیهای سیاسی
انتشار مقاله «استثناگرایی و ناسیونالیسم در اندیشه معاصر ایرانی: مطالعهای در آثار جواد طباطبایی» بصورت آنلاین در مجله بریتانیایی مطالعات خاورمیانه (BJMES) منتشر شد. دسترسی آزاد به اصل مقاله برای ۵۰ نفر از طریق لینک زیر امکانپذیر است. tandfonline.com/eprint/TZAS534…
New Publication! Excited to announce that my paper, "Exceptionalism and nationalism in contemporary Iranian thought: a study of Javad Tabatabai's scholarship," has been published online in the British Journal of Middle Eastern Studies (BJMES)! Check it out tandfonline.com/doi/full/10.10…
نوید کلهرودی را چند سالی هست که دورادور میشناسم، خوشفکر و صریح است و اهل گفتگو و پرسش و نقد؛ توسعه سرمایه انسانی هر جامعه در گرو تقویت و تشویق این ویژگیهاست. به امید روزی که هیچ کس بخاطر عقیدهاش تحت پیگرد قرار نگیرد.
دستکم دهسالی است از هنگام تشکیل گروه روندهای فکری در مرکز خاورمیانه با نوید کلهرودی دوست هستم، اخیرا از دکترایش دفاع کرده و همزمان فیلم گفتوگویی سیاسی از او وایرال شده که محتملا برایش مشکلاتی پیش آورده، امیدوارم هرچه زودتر شاهد رفع آن مشکلات و دیدنش در کافهاش در ورامین باشیم.
برخی چیزهایی که در علوم انسانی نداریم: - صدور احکام کلی بدون ارائه دلیل، - صحبت کردن از جایگاه داننده کل، - یکی گرفتن نظر خود با موضع حقیقت. پ.ن. چند نمونه کاربرد واژه «پروژه» برای توصیف فعالیت روشنفکری معاصر در کلام اهل علوم انسانی
پروژه برای مهندسها است. در علوم انسانی پروژه نداریم.
خلاصه اینکه به «خانهی بازیهای علوم اجتماعی وازیگ» سلام کنید.
یک سال پیش برای مؤسسهی حامی علوم انسانی یک پروپوزال نوشتم که مبتنی بر ایدهی خام کتابم (بازیسازی تاریخ) یک «پایگاه بازیهای علوم اجتماعی» تأسیس کنم.../
علی میرسپاسی بحثی را در نقد مبانی تفکر ایرانشهری و ایدههای جواد طباطبایی شروع کرده و ادامه خواهد داد. نکات جالبی طرح میکند، از جمله خوانش پروژه طباطبایی ذیل نوعی احیاگری که دغدغه دموکراسی ندارد. تماشای آن برای علاقمندان مباحث #ایرانشهری خالی از لطف نیست. youtu.be/LyTd70ypC3M?si…
غیرتاریخی دیدن تاریخ یعنی ساختن تصویری از گذشته که در اون به جای پرداختن به مناسبات سیاسی و ساختارا و نیروهای اجتماعی، انتقام از افراد به هدف اصلی تبدیل میشه. از دل این تصویر، دوباره همون ساختارهایی بیرون میان که از ابتدا تولیدگر ناعدالتی و تبعیض بودن. دادخواهی و به یادآوردن رنج
اکانت توییتری «حافظه تاریخی» مصداق بارز یکی از غیرتاریخیترین رویکردها به گذشته است: نسبت دادن ارادهای غیرتاریخی از خیر و شر به افراد. در اینجا بیشتر با انجام مناسکی مذهبی طرفیم که افراد هر از چندگاهی با تسویهحساب با تجسمی فردی از شر، از خلوص و پاکدامنی خود مطمئن میشوند.چیزی
یادداشت امروز من برای روزنامه شرق: نقد دیدگاه آرش رئیسینژاد درباره «تنهایی استراتژیک تاریخی ایران» اولین گام برای بیرون رفتن از وضعیت انزوا و برقراری ارتباط موثر با دنیا، رهایی از «مخمصه شناختی» روایتهای استثناگرایانه است. sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D…
آیا چرخش گفتمانی جمهوری اسلامی به ملیگرایی پدیده کاملا جدید است؟ خیر، بیش از یک دهه سابقه دارد. نمونه، آنزمان که گفتارهایی مانند «اگر #ایرانشهر امن میخواهیم باید خارج از مرزهای آن بجنگیم» یا «سیاست منطقهای ج.ا. اسلامی برآمده از #تنهایی_استراتژیک_تاریخی آن است» تبلیغ میشد.
نفوذ بیشتر از آنکه یک امر خلق الساعه باشد، بر آمده از یک بستر تحلیلی فاسد بود، بستری با ساز و کاری از جنس بیماریهای عفونی که بتدریج سیستم ادراکی را آنچنان به تحلیل برد که نفوذ را از مفهومی با تعریف مشخص امنیتی تقلیل داد به یک مشت پریشان گویی. t.me/katechon6
«تنهایی استراتژيک» ایران در دو روایت: انتخاب یا تقدیر؟ در این یادداشت کوشیدهام خوانش ایرانشهریِ آرش رئیسینژاد از مفهوم «تنهایی استراتژیک» محیالدین مصباحی را نقد کنم. متن کامل یادداشت را در وبسایت پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه بخوانید. cmess.ir/Page/View/2025…
کدام «تنهایی استراتژيک»؟ این روزها از #تنهایی_استراتژیک ایران بسیار صحبت میشود. این ایده یک اصل دارد و یک ورژن ایرانشهری، که علیرغم شباهت ظاهری، تفاوتهای عمده با اصل آن دارد و انسجام نظری ایده اصلی را ندارد. من اول استدلال ایده اصلی را خلاصه میکنم و بعد ورژن ایرانشهری را.
به نظر من تنهایی استراتژیک ایران خلاف هویت تاریخی آن است! ایران تا بوده در پیوند با دیگران بوده و چهارراه تمدن های جهان بوده است. از یک طرف چین و هند و از طرف دیگر مصر و روم و یونان. این رابطه پس از ظهور عثمانی مدتی مخدوش شد به دلیل رابطه خصمانه دو طرف. ولی ارتباط های معنوی و…
کدام «تنهایی استراتژيک»؟ این روزها از #تنهایی_استراتژیک ایران بسیار صحبت میشود. این ایده یک اصل دارد و یک ورژن ایرانشهری، که علیرغم شباهت ظاهری، تفاوتهای عمده با اصل آن دارد و انسجام نظری ایده اصلی را ندارد. من اول استدلال ایده اصلی را خلاصه میکنم و بعد ورژن ایرانشهری را.
نقد کوروش احمدی، دیپلمات پیشین، بر ورژن ایرانشهری ایده «تنهایی استراتژیک ایران» حاوی نکات جالبی است: «جبر جغرافیا و جبر فرهنگ که مبنای این نگرش است، در قیاس با مؤلفههایی مانند نوع حکمرانی، نهادسازی و سیاستگذاری، اموری فرعی و غیرتعیینکننده هستند.» irdiplomacy.ir/fa/news/201759…
کدام «تنهایی استراتژيک»؟ این روزها از #تنهایی_استراتژیک ایران بسیار صحبت میشود. این ایده یک اصل دارد و یک ورژن ایرانشهری، که علیرغم شباهت ظاهری، تفاوتهای عمده با اصل آن دارد و انسجام نظری ایده اصلی را ندارد. من اول استدلال ایده اصلی را خلاصه میکنم و بعد ورژن ایرانشهری را.