VBL.
@mohamadvbl
Inconsolable.
سهشیر وست انسان رو از هرچیزی که دارای تعدد شیره زده میکرد. ولی باقیش بامزه بود.


اگه این ماجرا که دارم بهگا میرم رو فاکتور بگیریم، زندگی بامزهست.
چیزها از یادم میرن. چیزها از دستم میافتن. چیزها عصبیم میکنن. چیزها روزگارم رو سیاه کردن.
تقریباً افتادم. اینجور وقتها تو فیلمها معمولاً یکنفر از دور میاد و بلندت میکنه. ولی زندگی فیلم نیست و اگر هم باشه، تو تا حالا ندیدیش. صدای پای کسی هم نمیاد. پس احتمالاً تا وقتی کسی برسه، جهان رو با ۹۰ درجه اختلاف زاویه تماشا میکنم تا چشمهام بستهشن.
آدمها ناامیدم میکنن و احتمالاً من هم آدمهای دیگهای رو ناامید میکنم.
اشتباهتون اینه که ساید نمیگیرید. سعی میکنید با همه خوب باشید. حتا با اونهایی که فکر میکنید بدن. و تصور میکنید که این کار حرفهایه. نیست. قضاوت میشید. و حیف.
امروز بهانههای زیادی برای بد بودن حالم داشتم. ولی شاید چون بهترین فرنچتست زندگیم رو صبح خوردم عایق اندوه شدم.
دوست داشتم عین این مامانبزرگها از این دوتا خانومی که پیتزاشون رو کامل نخوردن و پک کردن میپرسیدم چرا غذاتونو نخوردید کامل؟
چونههای زیبای خمیر رو ببینید و شب به خیر؛ instagram.com/p/DMgG4g5o3ha/…