Abbas Milani
@milaniabbas
Director, Hamid & Christina Moghadam Program in Iranian Studies, Stanford University. Research Fellow at Hoover. Opinions are my own. Telegram: http://t.me/MilaniAbbas
نکبت ولایی و پامنبری هایش این واقعیت را که مردم به هنگام جنگی ناخواسته به خیابان نریختند و بساطش را برنچیدند به حساب «بیعت» مردم با رژیم گذاشته. اما به محض پایان حملات خارجی نکبت به جان ملت افتاده. بی ابی و بی برقی و بی کاری و بی امیدی را با گلوله و تهدید و حبس پاسخ میدهد. شرم.
خامنه ای در اوهام خود غوطه میخورد و بد اموزی های تاریخی خود را ملات سیاست های ورشکستهاش می کند. گمان دارداگر واقعیت را بپذیرد امر الهی را انکار کرده و اگر به نظرات مردم توجه کند پر رو میشوند و برانداز. سخنرانی آخرش و انتخاب اخوندی زمین خوار برای نماز جمعه دو روی یک سکهاند.
خامنهای به خدعه و همدستی رفسنجانی پست «ولی» را که خود غصب حق حاکمیت ملی است غصب کرد و گفت ساخته و دلبسته این کار نیست. ۳۶ سال چند چنگالی به قدرت چسبید. حال که مردم از بی کفایتی او و جنگی ناخواسته میگریند اوبه خدعه و همدستی پامنبری ها بر انست که نکبت ولایی را ادامه دهد.نمیشود.
رژیمی که پرچمش و پرچم سپاه پاسدارش نه نام ایران دارد و نه نشانی از ایرانیت، رژیمی که رهبرانش به قول علامه قزوینی به نسب غیر ایرانی خود فخر میکنند به فکر ایرانیت افتاده. برایشان این نیز خدعه ای برای استمرار نکبت است. برای ایرانیان گامی تازه در راه ایرانی رها از استبداد دینی.
ای ایران خواندن، به شکلی از پیش تحریف وتدارک شده، تنها نشان فرصت طلبی نکبت ولایی نیست. حتی بیشتر شکوه و ماندگاری ایران را نشان میدهد که بعد از ۱۴۰۰ سال عناد ولایی با «عجم» و بعد از ۴۵ سال تبلیغ شعار های ایران ستیز، نکبت ولایی درمانده بیرقی جز ایران ندارند. تقیه میهن پرستی!
جنگی نالازم، پیش بینی پذیر و برامده از شعار ها و تهدیدهای نابخردانه خامنه ای را جنگی تحمیلی می خوانند، کشته شدن اکثریت فرماندهان و ویرانی بخش اعظم ساختار اتمی و نظامی و سرکوب خود را پیروزی می نامند و غیبت و سکوت پر جین فرمانده کل قوا را شجاعت. ارول کجایی که ببینی و یاد بگیری.
Dash Akol According to Marjan (Part 2) | BERKELEY REPERTORY THEATRE داش آکل به روایت مرجان (بخش ۲) نمایش تازه بهرام بیضایی در دو هفته نخست ماه اوت در برکلی بر صحنه خواهد رفت. بازخوانی شاهکار هدایت از نگاه مرجان و بازاندیشی تاریخ ما از منظر بی بدیل بیضایی. tickets.berkeleyrep.org/overview/dash-…
«فرمانده کل قوا» در جنگ ۱۲ روزه در «غیبت اصغر» بود. جنگ ناخواسته و نابخرد نتیجه سیاست های خرافی و متوهمش بود. حال آتش به اختیار هایش به جان شهروندان ازاده ایران افتاده اند. کاسه هر شکست شرم اورش در عرصه بین المللی را بر سر ملت می شکنند. این نکبت از هر اشغالگری ایران ستیزتر است.
کتابی درخشان و تکان دهنده از واقعیتی تلخ و اموزنده. وصفی گویا از جهنمی که جویندگان پاک دل بهشت استالینیستی به ان گرفتار آمدند.
فتادگان خسته جان در گردباد انقلاب radiozamaneh.com/856315/
کامیونداران شریان اقتصاد ایران اند. با ادامه وحدتشان نکبت ولایی چارهای جز تسلیم ندارد. در برابر صفوف متحد زنان آزادیخواه مخالف حجاب قرون وسطایی هم چاره ای جز تسلیم نداشت. در برابر صف متحد مردم به پا خواسته علیه فساد و بی کفایتی و ایران ستیزی رژیم هم فرجام نکبت جز شکست نیست.
سالها است نکبت ولایی برای استمرار جباریتش نفت را به چین و هند و هر خریدار بازار سیاه به کمتر از نیمی از بها میفروشد و بیش از چهل میلیارد دلار نفت هم به خانواده آدمکش اسد بخشیده و این روز ها بعضی از لفت و لیس چین در فروش هواپیمای دست دوم به خشم اند . خانه از پای بست ویران است.
#جعفر_پناهی فخر سینمای ایران است. عشقش به سینما و به آزادی، حرمتش برای انسان و هنر او را هم برابر استبداد حاکم و پا منبری هایش گذاشت و هم آنان که ابتذال هنری را اسباب کاسبی سیاسی و مالی میکنند. پیامش ساده است: مقاومت و ایستادگی، خلاقیت و ازادگی کمر هر استبداد و ابتذال را میشکند.
حسن کامشاد انسانی فرهیخته و ادیبی ایران دوست بود. حتی در ۹۰ سالگی از تلاش فرهنگی و کوشش برای حفظ و نشر آثار دوستش شاهرخ مسکوب دست نکشید. به همت او امروز چندین هزار صفحه از اسناد مسکوب در آرشیو دانشگاه استانفورد اند.در کنفرانس بزرگداشت این مجموعه هم سخنانی زیبا و پر بار گفت.
نکبت ولایی به گفته کسروی هیولایی بود خفته در دل تاریخ. در آغاز غصب قدرتش به لحاظ قوام جامعه مدنی چهره خوف انگیزش را گاه کتمان میکرد. امروز چون نعشی گزنده و میرنده، مستاصل و پر مدعا، کابوسی شده که تا از ان بیدار نشویم نه ایران آزاد و آباد خواهد شد نه منطقه رنگ صلح خواهد دید.
زندگی #شیوا_ارسطویی در نتیجه زن ستیزی و هنر هراسی نکبت ولایی به هزار و یک ستم دچار بود و او هم سرانجام مرگی خودخواسته را برگزید. اندک تسکین آن غم بزرگ تصویر دلاورانه زنانی است که حکم قرون وسطایی حجاب اجباری را برنتابیدند و این سوگ سنگین را به تصویری حماسی و امیدبخش بدل کردند.
بخشی از بافت فرهنگی زن ستیز نکبت ولایی حمله به قربانیان بی عدالتی و مبارزان عدالتخواهبه جای رفع بی عدالتی است. پا منبری های نکبت به اندازه بالا دستی ها به این ملعنت دچاراند. مردککی که میگوید #ترانه_علیدوستی وزنان هنرمند عدالتخواه باید شلاق بخورند جرثومه اشنع فسوق این رژیم است.
زمانی اردشیر زاهدی برنتابید که همتای امریکایی در جلسه خصوصی از خلیج به جای خلیج فارس استفاده کند. از زمانیکه نقشه میکشدند نام خلیج فارس بوده. با زور و پول نام و خاطره تاریخی را عوض نمیتوان کرد. دستنوشته ها نمی سوزند. شرم بر نکبت ولایی که ضعف و قدرتش هر دو ایرانسوز است.
کسانی که سنگ نکبت ولایی را به سینه میزنند سوگوار شاید صدها کشته بی گناه فاجعه بندر عباس نیستند. رژیمی که حتی جرات و شرافت بازگو کردن شمار واقعی قربانی های فعالیت های قاچاقچیان خود را ندارد مسئول مستقیم این فاجعه است. محکوم نکردن رژیم نه احترام به قربانیان که تسهیل ادامه نکبت است.
دشمن واقعی نکبت ولایی و نیروی نجات بخش ایران هر دو نه در خارج که اساسا در داخل است. دشمن جزم و جهل و جبری است که جوهر نظام است و کار را نه به کاردان که به همدستی در مافیای قدرت میدهد. بی کفایتی ماموران، دروغگویی و مسولیت ناپذیری شان در باره فاجعه بندر عباس همه در جوهر نکبت است.
در زمان شاه عمان و اقتصاد فقیرش در آستانه سقوط بود. دخالت ارتش ایران، عمان و سلطان تازه به تخت نشسته اش را نجات داد. نکبت ولایی اقتصاد شکوفای ایران را به ویرانه ای مافیا زده بدل کرده و برای نجات خود دست به دامان عمان شده و متخصصان ایران برای کار به عمان پناه میبرند. شرمتان باد.