خانوم شیرین
@elamuybella
ايرانية الهوية🇮🇷، مصرية الهوی🇪🇬 شیرین و تلخ، طبعِ مرا در هم آفرید |• کامل القصور
رندوم‌ترین ویدئو با دوست صمیمی برای آدم مثل فیلم برنده‌ی اسکاره….
استقلال مالی خیلی مهمه ولی عموما وقتی به استقلال مالی میرسید دیگه رو استقلال شخصیتتون کار نمی‌کنید…
تو تابستون تمام تمرکزم روی زنده موندنه… کار دیگه‌ای نمی‌تونم بکنم!
دیفالت سر هر بحرانی میرم تو انکار و مثل اینکه وسعت انکارم زیاد هم هست …
جدی این خیلی ترسناکه :)))))
داستان از این قراره حدود یک هفته‌ست یه کلاغ میاد پشت پنجره‌مون و فقط بهمون نگاه میکنه. انگار از موضوعی باخبره و میخواد به بقیه بگه. ابعاد کلاغ حدود ۱۵ کیلو وزن و نیم متر قد.
شر از این واضح‌تر؟
Israeli Soldier: “We are looking for babies, but there is no babies left.” “I K!LL€D a girl, she was 12 but I'm looking for a baby”
یه زحمت اینستاگرامتون رو باز کنید توی بخش سرچ بزنید Suchi_ir صفحه مارو فالو کنید و استوری ها رو ببینید شاید چیزی چشمتون رو گرفت اگر ما رو به دوستاتون معرفی هم کنید ممنون میشم فروش حضوری هم داریم
ژست «انسانیت» و «ظلم ستیزی» به سریا چقدر زود به گوه کشیده شد… این واژه‌ها ربطی به مرزهای جغرافیا ندارن!
امیر نوروزی هم بازیگر خفنیه هم واقعا انسان فهمیده‌ایه.
اینا نمی‌خوان فقط جانور باشند، دوست دارند همه ببینند که جانور هستند؛ خوکی که در مدفوع خودش غلت می‌زنه شرف داره به این جانوران.
همیشه گفتم و میگم روزی که خونه بخرم برای اناق خوابم یه پنجره‌ای اوجنرال می‌خرم و بعد از سال‌ها به آرامش و خواب لذتبخش سلام می‌کنم وبله من همون صداشم دوست دارم
این توییت ادای دینی به کولر پنجره ای اوجنرال: هر لحظه پول نقدی،چکی که روز جمعه پاس میشی رفیق روزای خیلی گرمی و تا 85 سال آینده اسپیلت های سوسوله ادایی، آبتم نمیتونن بخورن عزیزم قسم راست خوزستانیا بعد نون برا این همه سال بودنت ممنون❤️
یه اکیپ دوست ۴نفره دارم که این اواخر به خاطر جنگ و دغدغه‌های شخصی کم جمع شده بودیم. امشب جمع شدیم و از ساعت ۷ شب تا الان بدون وقفه خندیدیم.. دوست دارم اینجا این بمونه چون عکسی نگرفتیم
همیشه برام سوال بود که بابا که انقدر اهل تعریف کردن و گفتن از ریز خاطرات و تجربیاتشه چطور چیزی از جنگ نداره که بگه و تازه فهمیدم که داره اما تا الان دلش نخواسته بهشون رجوع کنه!
بابای من با اینکه تمام ۸ سال جنگ رو جبهه بوده تو تمام این سال‌ها از جبهه و جنگ هیچی تعریف نمیکرد. بابا خیلی خوش صحبت و اهل گفتگوئه و بیشترین دیالوگ من تو خانواده با بابا بوده و هست… بعد از جنگ ۱۲ روزه برای اولین بار یه چیزایی گفت خیلی کم که باز باید بگم من هنوز داغ خوزستانو دارم
واقعا چرا پلتفرمی برای فیلم‌‌های مستند نداریم! الان من چیکار کنم
من با تمام مشکلاتم و غم‌هام، رابطه‌ی عاطفیم، فرزندم و هر چیز دیگه‌ای محور جهان نیستیم! نمیدونم کی بهتون گفته آزادی به معنی چهارچوب نداشتن و بروز هر چیزی و هر رفتاری در هر جایی معنی میده!
به آدم‌هایی که روی صورتشون تتو دارن نمی‌تونم اعتماد کنم… البته که نظر من مطلق نیست هیچ، وحی منزل هم نیست..