darya
@darya527
عاشق جاده با سرعتش...یک مدیرمالی کم سن.. من اینجا از واقعیت های جامعه می نویسم...پیچ قبلیم 2013 بود پاکش کردم چون بی رنگی ذات من است
مادربزرگم میگفت؛ ننه آدم اول باید خودش گرون باشه بعد خونه و ماشینش
دخترخاله ی دوستم دختر بسیار متین و مظلومی هستش چند سال پیش ازدواج کرده بود یکروز میاد خونه از خرید، می بینه شوهرش با یک مرد روی تخت خواب هستند... بنده خدا کم مونده بود سکته کنه.... تو رو خدا دنبال گرایش هاتون برید دختر و پسر مردم رو بدبخت نکنید
یک نفر را دوست دارم شعر می گویم برایش آمده در زیر شعر من نوشته عاشقین؟؟؟ این همه از دردهایم گفته ام، باز آمده می نویسد خوش به حال دلبر تو، آفرین
. سعی من کردم و شد وصل نصیب دشمن دیگری صید تو کرد و به کمین من بودم..! #سلیم_تهرانی #قمارباز
سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ در نظرش بیدریغ دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست #سعدی
. چون شرحِ حال مرا دید گفت دل سپرده را تقدیری نیست اینکه بگویم از دلِ تنگم در شعرم جز شاعری و عاشقی راه گریزی نیست..! #آناهید
می زنم دل به دریاها من و دریا و موج و صخره و ساحل حرف های مگو و راز ها در دل می نشینم کنارِ یک صخره نقش دل می زنم بر ساحل منتظر مانده ام, کسی سراغ ِ دل گیرد ازمن خسته، اوشودجویا حالِ این جا مانده در دریا!!!
….. …. دل به «دریا» زدم و فاش بگفتم رازم موجِ انکار بیامد که به پایان شده این آغازم… مهاجر . .
و تو آن شعر محالی که هنوز با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام چشم بگشای و مرا باز صدا کن ای عشق که من از لهجه ی چشمان تو شاعر بشوم #حمیدمصدق
حیف یکم برای تصویب لایحه ی خفقان دیر عمل کردید مثلاً وقتی که هواپیمای اکراینی رو زدید اجرای این طرح می تونست خیلی کارساز باشه واسه دروغی که گفتید
رفقا یک دعا میکنم اولا نخند دوما بگو آمین دریا بیا معرفت کن، ما رو از خشکسالی و بی آبی نجات بده
شوروی سقوط کرد چون تو جنگ تلویزیون و یخچال باخت مردم تلویزیون را روشن می کردند تماما حرف از پیروزی و پیشرفت و گل و بلبل بود در یخچال باز می کردند هیچی توش نبود خالیه خالی #نوید_کلهرودی
یک نامه نوشتم به تو با این مضمون من عاشقمو گواه من این دل خون تو ساده و بی تفاوت اما گفتی از این که به من علاقه داری...ممنون
یک نفر را دوست دارم شعر می گویم برایش آمده در زیر شعر من نوشته عاشقین؟؟؟ این همه از دردهایم گفته ام، باز آمده می نویسد خوش به حال دلبر تو، آفرین
باز فصل انجیر شد من دارم خودمو خفه میکنم😂 جاتون سبز رفقا😋
حس کن مرا؛ بر لکههای بالش خیست. حس کن مرا؛ در «دوستت دارم» در ِگوشت. حس کن مرا؛ در شیطنتهایم در آغوشت! حس کن مـــــرا؛ در آخریـــن سطر از تشنجهام… حس کن مرا؛ حس کن مرا... که مثل تو تنهام! حس کن مرا و ذوب شو در داغی دستم بگذار تا دنیا بداند «هستی» و «هستم». #سید_مهدی_موسوی