Efi

توجه به جزئیاته که دوس داشتنو قشنگ تر میکنه

گرفتاری این روزام قشنگه اینکه وقت نمیشه تو فضای مجازی باشمم قشنگه

امروز یه کار سخت انجام دادم، شاید سخت ترین در دوران کاریم تا بحال سه تا تریلی حدود ۵۰ تن، بارگیری کردم و فرستادم پروژه خوشحالم از پسش براومدم

۱۰ ساعت زیر نور مستقیم خورشید بودم و بینیم سوخته 😐 صورتمم البته بی نصیب نبود

آقای انبار برق میگه حالم خوب نیست بدنم لُکِّه شده

یه مستی خوبی دارم 🍷

یه روزایی قشنگه بوی زندگی میده بوی تازگی بوی لیمو

از ۶:۳۰ خوابم نبرد زندگیم دیگه کارمندی شده 😁

زندگی باید رنگی باشه

پختم

تو دفترچه برنامه ریزیم امروز نوشتم کوکی بپز دیگه تنبل 😁

امروز آقای شجریان میخونه : خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی … چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی

تیر تولد بود جوجه ده ماهه شد رفیق از فرنگ اومد برق رفت اونم چند بار

داستان عجیب تر اینه من سال ۹۶ میرفتم تهران با قطار، تو کوپه با خانم این آقا همسفر بودم من نه عکسی از ازدواجش دیده بودم و نه میشناختمش اصن چند ماه بعد اون سفر، یه روزی اتفاقی با دوستم تو پبجش فضولی کردیم و از رو کامنتاش زنش رو پیدا کردیم و برگامون ریخت بابت این تصادف

داره کم کم از کارم خوشم میاد ☺️

دوست پسر ۱۸ سالگیم بهم‌ زنگ زد، جواب ندادم پیام داد اومدم ایران‌میخوام صداتو بشنوم رها کن مرد من دیگه عمری ازم گذشته

کاش کوکی شکلاتی داشتم ...

استتار مناسب جهت محافظت از نور خورشید

با این آدم یه پله در اَدا صعود میکنه

ما نه شاعریم نه عاشق فقط برق نداریم ساعت ۱۰:۳۰ شب