زَر
@ZaaRaa___
در جستجوی بالی برای پرواز.
کاش تواناییشو داشتم یه انیمیشن می ساختم نشون میدادم چطوری هر لحظه ممکنه بیوفتم و چقدر تلاش میکنم که نیوفتم
زمانی میرسد که میخواهید ناپدید شوید اما همانطور که زندگی در دستان شما نیست، ناپدیدشدن هم یک گزینه نیست.
مهم نیست چقدر کتاب بخونی، فیلم ببینی، موزیک گوش بدی، آدمهارو ملاقات کنی، جاهای مختلف بری؛ هنوز چیزهای زیادی هست که نخوندی، ندیدی، نشنیدی، نچشیدی، نفهمیدی و نرفتی. و من از پذیرفتن این موضوع یک جور عذاب میکشم و از نپذیرفتنش جور دیگر.
دلم میخواد امروز همهی دنیارو بپیچونم و زودی برم خونه بغل گربهم و هیچ کاری نکنم.
اگه خیلی کنجکاو بودید که من در این لحظه به چی گوش میدم باید بگم که قطعهی سبد از ابی.
دورهی قبلیم جواب نداد بنا به دلایل ندانستهام. یه دورهی جدید شروع کردم از دیروز، با تغییر یک سری چیزها امیدوارم این سری جواب بده واقعاً. بای د وی، روز اول دورهی جدید: ✅️
انگار اون سری که لولههای اینجارو باز کرده بودم خیلی مثمرثمر واقع نشده که الان یه لولهکش واقعی آوردن.
یهویی از نصف شب غم سرازیر شده به روح و جسمم. من دلم غارمو میخواد پناه ببرم توش.
پرواز تهران گوانگژو ۴۲ تومنه. خیلیه ها من رو ۲۰ تازه به زور راضی شده بودم.
به نظرم این خشنترین حقیقت موجوده که احوالت هر جور که هست باید زندگی رو ادامه بدی.
سه دایرهی تو در تو تصور کنید؛ دایرهی مرکزی کمرنگ و خاموش، دایرهی وسطی پرهیاهو و شلوغ و دایرهی آخری بدون اهمیت و خنثی و من هم کسی که لحظه به لحظه از هر سهی اینها عبور میکند. گاهاً شعاعشان تغییر میکند، مثلاً الان که دایرهی میانی دارد تمام نقاط کمرنگ و خنثی را ناپدید میکند.
گر دهد چرخ به من فرصتی ای باده خوران فرش این میکدهها را زِ عبا خواهم کرد آنقدر جامه و دستار ستانم از شیخ خون صد شیخ، به یک مست روا خواهم کرد
خیلی کتاب میخوندم. مقاله میخوندم. میدیدم. میشنیدم. مطالعه میکردم. خیلی حیف شد که الان ریلز اینستا میبینم فقط.
دیگه دارم به روابط خوبی که بعضیها دارن حسودی میکنم. :(((((( بابا منم میخواااااااام. عه.