𝚁 𝚊 𝚍 𝚒 𝚗 𝚒 𝚞 𝚖
@Radinium_
نظرات مسلما شخصی و روزمره های بزرگ خاندان / متولي امور بي متولي Responsible for affairs without responsible person
يه موقع هست يكي كلا فعال نيست يا خيلي دير به دير سر مي زنه و خب مسلما اينتراكشني هم نداره يا نزديك به صفر هست. ولي كسي كه بيست چاري آنلاين و فعال هست و اينتراكشني نداره رو با احترامات فائقه بلاك آنبلاك مي كنم.خيلي علاقه اي به آدمهاي متكلم وحده ندارم اون هم تو اين فضاي تعاملي.
موردی که سالها پیش دیدم این بود که یکی از همکارهای سابق با شناسنامه و کارت ملی خواهر و شوهر خواهرش رفت کیش. -قبلش خیلی سوال کرد از من در مورد وضعیت پذیرش تو اون هتل و من ساده نمی فهمیدم چرا😅
چطوری با دوست پسرمون در ایران بریم هتل؟(۲۰نمره)
جدی بعضیا چی فکر می کنند که برای یه پست معمولی فارسی با مخاطبین فارسی زبان، هشتگهای انگلیسی می زنند؟ کلاس داره؟ یا پست می ره بالا؟ - لباس جدید پادشاه امان از رودربایستی!
قطع ارتباط ❌ آرزو دارم که مرگت را ببینم بر مزارت دسته های گل بچینم آرزو دارم ببینم پر گناهی مرده ای در دوزخی و رو سیاهی جای اینکه عاشق زار تو باشم آرزو دارم عزا دار تو باشم✅
قطع ارتباط❌ می خواستمت ولی نموندی پیشم حتی بمونی عاشقت نمیشم فایده نداره اشک و گریه زاری نه خودت رو می خوام نه یادگاری✅
[ جدی ] تو كه با عشوه گری از همه دل می بری منو شيدا می كنی،[ واقعا ] چرا نمي رقصی؟! [ همین خود ] تو كه با موی طلا قد و بالای بلا فتنه بر پا می كنی [ جدی ] چرا نمی رقصی؟! t.me/RadiniumMusic/…
خلاقانه ترین و پیچیده ترین کاری که طی روزهای اخیر انجام دادم این بود که امشب یه دارویی می خواستم فقط یه داروخونه تو شمس آبادی 😬 داشت.تو ترافیک مسیر شماره ش رو پیدا کردم و زنگ زدم سفارش دادم و واریز کردم و یه خانمی از پرسنلشون اومد کنار خیابون تحویل داد با چشم غره افسر راهنمایی!
تنها خوبی قطعی برق اینه که سر و صدای این همسایه بغلی که در حال بازسازی خونه شون هستند و البته فوق العاده بی شعور و وقت نشناس هستند قطع می شه. - صبح ساعت ۸ و نیم صدای کارگاه سنگتراشی می اومد🤬 - تموم هم نمی شه این کثافت
با وجود اینکه امروز هم شرکت تعطیل هست ولی باز احضار شدم و باید برم🥲 فقط مساله اینه برق نیست و نه می شه اعمال صبحگاهی رو انجام داد و نه ماشین رو از پارکینگ در آورد🥴 و باید صبر کنم تا برق بیاد.
یه پست مشارکتی بین اکانت خودم و همسر و پسر گذاشتیم اینستاگرام و حیف که نمی تونم اینجا بگذارم.ندید قبول کنید قشنگه. - تمرین گیتار پسر با استادش که یه خانم فوق العاده هنرمند و «آدم حسابی» هست.
از بس نیستم تو جمع فامیل هر بار که یه موقعیتی پیش می یاد که باید برم ( فوت و مراسم ختم و...) کلی غافلگیر می شم و خیلی ها رو نمی شناسم ( اکثرا بچه هایی که بزرگ شدند یا تو این مدت به دنیا اومدند یا دامادها و عروسهای اضافه شده ) و این حرف تکراری : علی آقا سفیدش کردی! [ موها رو ]🥴
اینجا و الان دارند مردها رو اصلاح می کنند.یاد فیلم برادران لیلا افتادم🥲
نبرد تن به تن با تو چه خوبه...منم که بی سپر رفتم نگو نه
Most vicious fight..,🐈🐾🕊️😅
الان نوبتی هم که باشه نوبت خوردن کیک تولد و چایی هست. -لایف استایل غلط و رژیم غذایی ناسالم فقط در این اکانت.
خب من تازه شام خوردم و دراز کشیدم کف سالن و خب سالن که چه عرض کنم مثل عصر عاشوراست خونه و شمشیر و تفنگ هست که همه جا پخشه😅 و خوراکی بعضا
امروز با تاخیر نزدیک به دو ماه، تولد پسر رو برگزار کردیم و برای اولین بار مدعوین خانواده هامون نیستند و همکلاسی هاش و بعضا مادرهاشون. از همین رو من بعد از شرکت ( مجبور شدم برم) فقط یه سر رفتم واسه شارژ گوشی خونه بابام و بعدش هم همینطور تو ماشین معطل🥲 و هنوز و هنوز...
۱- من اگه بدونم یه منشنی خطاب به من هست اونقدر به خودم اطمینان دارم که همونجا و تو پابلیک جواب طرف رو بدم ولی ظاهرا یه «خدا زده» ای هست که ترجیح داده بیاد دایرکت و اونجا که کسی نیست رجز بخونه و بالای منبر بره.اصلا در حدی نیستی که بخوام باهات همکلام بشم پیرمرد پرحاشیه پیک می! ⏮️