Naser Hakimi

بحران؟ یه سفر تو طبقه بیستم هتل بودم که سه صبح آلارم آتشسوزی زدن. خوابالو داشتم به این فکر می‌کردم که اگه با این وزن بیست طبقه رو با پله برم پایین قطعاً مرده‌م. رفتم پنجره رو باز کردم و هوا رو بو کردم. بوی سوختگی نمیومد. سر و صدا هم نبود. برگشتم خوابیدم. صبح گفتن false alarm بود.

تا ساعت ٢ واستادم ببینم آب میاد قبل از خواب دست و صورت بشورم، نیامد. تو اون کولۀ اضطراری کذایی، کلوخ هم بذارید.

الان با اصطلاح «بنیادگرایی شیعی نئولیبرالیستی» روبرو شدم و مخچه‌م تسمه‌تایم پاره کرد.

شما عظمت و زیبایی را ببین...البته ما واضح نمی‌بینیم...چشممون تاره...آب نیست طهارت کنیم.

گوشت رو گذاشته بودم باز شه، لپه‌ها رو هم از صبح خیسونده بودم، اومدم پیاز رو بشورم که گس عن، آب نبود.

آدم وقتی موش بلنده می‌ره «اصلاح» کنه، کچل!

بهتون پیشنهاد می‌کنم اخبار هوش مصنوعی و نورالینک رو به جای چرندیات سیاسی - اجتماعی - اقتصادی کشور دنبال کنید. اون‌ها مشکل رو خیلی زودتر از زمانی که ابله‌ها بتونن فکرش رو بکنن از ریشه حل می‌کنن. وقتی فرصت مهاجرت به «شبکه» فراهم بشه، من در اولین فرصت آماده ترک این جسم خاکی‌ام.

به نظرم نقشه ذهنی ایلان داره از سه جهت رو یه کانون تمرکز می‌کنه: - هوش فرابشری ابری - ارتباط ماشین با مغز - سفر به فضا در نهایت مغزها رو می‌ریزه تو ابر و با راکت می‌فرسته تو فضای لایتناهی و زمین رو برای حیوانات خالی می‌کنه. مطمئنم این کار رو قبل از حل مشکل آب و برق کشور می‌کنه.

Absolutely insane! We gonna look like chimps 🤐

احمد توکلی پس از یک دوره طولانی بیماری درگذشت. او معمار تثبیت قیمت‌ها و یکی از نامدارترین سیاستمدارانی است که در نظر و عمل پیشروی زوال و تباهی اقتصاد و زیرساخت‌های کشور بود.

'water is transparent only within a very narrow band of the electromagnetic spectrum, so living organisms evolved sensitivity to that band, and that's what we now call "visible light". ' (found via HN)

روی نوک تیز قله نشسته‌ایم، سامان تکان خوردنمان نیست.

امید به تَرسالی ما را به این تِر سالی کشاند. تمام مدرنیته در این معناست که انسان اسیر آسمان نشود و ما از این کاروان، تشنه و سرگشته، بازمانده‌ایم.

در اصول مدیریت، اولین اصل «برنامه‌ریزی» است که مدیران ما بدان اعتقادی ندارند و ترجیح می‌دهند آن را به نیروهای طبیعی و گاه ماورایی بسپارند. اصولاً تعهد به هر چیزی و پذیرش مسوولیت در قبال آن برایشان کراهت دارد.

مدرنیسم بر توانایی بشر در غلبه بر طبیعت تاکید دارد. قضا و قدر جای خود را به اراده بشری می‌دهد تا با اشراف بر این حقیقت که در جهانی بیرحم یاوری جز خود ندارد، زندگی بهتری بسازد. مساله تاریخی ماست که مظاهر مدرنیته را دوست داریم اما از فلسفه‌ی آن بیزاریم. مترسکی وامانده و جامانده.

وضعیت آب، برق، هوا، اینترنت و اقتصاد همگی نشانه دقیق یک failed state است. (نا)سیستمی که در تامین زیرساخت‌های اولیه‌ی یک جامعه متمدن ناتوان است، با ذهنیت قرون وسطایی اداره می‌شود؛ ذهنیتی که در آن همه چیز به قضا و قدر سپرده شده.

خوب بود!

برای بقیه خوب روضه می‌خونم فقط گریه‌کن ندارم.

ای کاش پدرانمون یه سری از اون تپه ماهورها رو خریده بودن.

آدم سنش بالا می‌ره و میفته تو سرازیری عمر، حسرت‌ها مثل قارچ تو ذهنش قنبله می‌زنن. منی که ده سال پیش افسوس هیچ چیزی رو تو زندگیم نمی‌خوردم، الان حسرت خورش بادمجون مامان رو دارم. با اون غوره‌های توش!