Liberty Institute
@Liberty_Inst
رهایی از محدودیت، اجبار یا دخالت خارجی (مانند دولتی) در انجام فعالیت‌ها یا رفتارهای انتخابی فرد تا حدی که قانونی باشند و به دیگران آسیب نرسانند.
«آزادی مشروع، عملی است بدون مانع بر اساس اراده ما، در حدود تعیین‌شده توسط حقوق برابر دیگران. من عبارت «در حدود قانون» را اضافه نمی‌کنم، زیرا قانون اغلب تنها اراده مستبد است، و همواره چنین است هنگامی که حق فردی را نقض می‌کند.» — توماس جفرسون
«یکی از راه‌های انتخاب «بیشتر» به جای «کمتر»، درگیر شدن در تجارت است؛ در حقیقت، این شیوه فراگیر است که انسان از طریق آن، تسلط خود را بر «کالاها» گسترش داده است.» — جیمز ام. بوکانان
«افرادی هستند که به نظر می‌رسد گمان می‌کنند جهان بدهی سنگینی به آن‌ها دارد، اما نیازی نمی‌بینند توضیح دهند چه سهمی در جهان داشته‌اند که منجر به این بدهی بزرگ شده است.» — توماس سُوول
«نمی‌توانید طرفدار دولت بزرگ، مالیات‌های سنگین، و بوروکراسی گسترده باشید و همچنان حامی مردم عادی قلمداد شوید.» — رونالد ریگان
«اگر به حقوق برابر اعتقاد دارید، پس «حقوق زنان»، «حقوق همجنس‌گرایان» و غیره چه معنایی دارند؟ یا زائد هستند یا ناقض اصل حقوق برابر برای همه.» — توماس سُوول
«قدرتی که یک میلیونر بر من دارد، بسیار کمتر از قدرت کوچک‌ترین بوروکراتی است که اختیار اجباری دولت را به دست گرفته و بستگی به تشخیص او دارد که آیا و چگونه به من اجازه زندگی یا کار داده شود.» — فریدریش هایک
«استدلال تجارت عادلانه معمولاً بهانه‌ای برای منافع خاص یا برای قدرت دولتی است. آنچه منصفانه است این است که به هر فرد یا نهاد خصوصی اجازه داده شود تا قراردادهای خودش را منعقد کند.» — پی‌یر لمیو
«این احساس که دولت باید "کاری بکند"، کمتر بر اساس مقایسه آنچه واقعاً اتفاق می‌افتد، زمانی که دولت کاری می‌کند و زمانی که "کاری نمی‌کند"، استوار بوده است.» — توماس سُوول
«زمانی که اختیارات گسترده و اجباری برای مقاصد خاص به نهادهای دولتی واگذار شود، چنین قدرت‌هایی نمی‌توانند به طور مؤثر توسط مجامع دموکراتیک کنترل شوند.» — فریدریش هایک
«آزادی شاید حق مادرزادی ما باشد، اما به صورت جادویی پدیدار نمی‌شود. باید آن را پرورش داد. نه یک‌بار برای همیشه توسط پدران بنیان‌گذارمان، بلکه توسط هر نسل.» — ادوین جی. فئولنر
«هر کس ادعا کند که رقابت اقتصادی بیانگر «بقا و برتری شایسته‌ترین‌ها» به معنای قانون جنگل است، آشکارترین دلیل ممکن را برای فقدان دانش خود در اقتصاد ارائه می‌دهد.» — جرج رایسمن
«صرف نظر از لفاظی‌های سیاسی، دولت موتور بسیار کارآمدی برای اجرای سیاست‌های انتقالی نیست؛ هر چقدر هم که هدف والا باشد، برای دولت دشوار است که با انتقال منابع به طرف‌های "مستحق"، مزایای خالص به مردم برساند.» — تری ال. اندرسون و پیتر جی. هیل
«بنیاد بیشتر استدلال‌ها علیه بازار آزاد، کمبود باور به خود آزادی است.» — میلتون فریدمن
«ترویج عذاب و بدبینی برای طبقه سیاسی سودمند بوده است. آن‌ها از آن برای کسب قدرت و کنترل بیشتر استفاده می‌کنند.» — والتر ئی. ویلیامز
«زیبایی از جهان ما در حال ناپدید شدن است، زیرا ما چنان زندگی می‌کنیم که گویی اهمیتی ندارد.» — سِر راجر اسکروتن
«شاید این واقعیت که میلیون‌ها نفر را دیده‌ایم که خود را با رأی دادن به وابستگی کامل به یک مستبد کشانده‌اند، باعث شده نسل ما بفهمد که انتخاب دولت لزوماً به معنای تضمین آزادی نیست.» — فریدریش هایک
«تورم احتمالاً مهم‌ترین عامل واحد در آن چرخه معیوب است که در آن یک نوع اقدام دولتی، کنترل بیشتر و بیشتری را از سوی دولت ضروری می‌سازد.» — فریدریش هایک
«سوسیالیسم، جایگزینی برای سرمایه‌داری است، همان‌طور که سیانور پتاسیم جایگزینی برای آب است.» — لودویگ فن میزس
هرچه متمدن‌تر می‌شویم، هر فرد نسبت به حقایقی که کارکرد تمدنش به آن‌ها بستگی دارد، به طرز نسبی نادان‌تر می‌شود.» — فریدریش هایک
“The more civilized we become, the more relatively ignorant must each individual be of the facts on which the working of his civilization depends.” — Friedrich Hayek
«به‌گونه‌ای متناقض، بازاری که این‌گونه آشکارا با پروژه‌های فردی ما پیوند خورده، ما را امن‌تر و دوست‌داشتنی‌تر می‌کند.» — دایردری مک‌کلاسکی