خسرو معصومی

فراموش نکنیم پدیده‌هایی که با عنوان بحران می‌شناسیم در حقیقت همه پیامد‌های یک ابَرفاجعه هستند.

خدا در و تخته را با هم‌ جفت می‌کنه. پیوندتان مبارک.

به عنوان دانشجو و مترجم در حوزه تفکر نقادانه باید خدمتتون عرض کنم از یک جایی به بعد دیگه نمیشه نقد کرد. فقط باید فحش داد.

آی آیندگان، لطفا بیاید بگید آخر عاقبت ما چی میشه.

پیشنهاد می‌کنم برای تغییر حال و هوا این فیلم را تماشا کنید. How About Adolf زبان فیلم: آلمانی

این مملکت نیاز به اقتصاد‌دان دارد، نیاز به سرمایه‌گذار و سرمایه دارد، نیاز به مدیران توسعه‌طلب، خوش‌فکر و ایده‌پرداز دارد. تا به حال هر چه روشنفکر داشتیم برای هفت پشت‌مان بس است.

وقتی با یک انسان ابله و بی‌شعور بحث می‌کنید، حداقل دارید موضع و باورش را قابل بحث می‌دانید، و این کار به نظر من کاملا خطاست و توهین به شعور خود. این ژست روشنفکرمابانه را که " هر نظری قابل احترام و نقد است" بگذارید کنار. نه چرندیات قابل نقد است ونه آدم مزخرف‌گو شایسته‌ی گفتگو.

اینکه انسان سال‌ها پیش در شرایطی خاص و با سطح آگاهی مشخصی انتخابی کرده دلیل خوبی بر پایبندی‌‌اش به آن انتخاب نیست. آنچه حفظ یک انتخاب را موجه می‌کند کارکرد آن در شرایط حال و دورنمای آینده است، نه گذشته. مراقب باشیم نوستالژی هیجانات و احساسات گرفتارمان نکند.

به نظر من یکی از زیباترین همخوانی‌های استاد شجریان و همایون تصنیف "شب وصل" ساخته درویش‌خان و شعری از ملک‌الشعرا بهار در آلبومی با همین نام است؛ اجرایی قوی، دقیق و بسیار زیبا. کاش آقای همایون شجریان باز هم گذری به این روزها می‌کردند. به شب وصلت، جانا دیوانه شدم

به ساقی درنگر در مست منگر #مولانا

ما همزمان داریم هوشیار و نیمه‌هوشیار چند منطقه زمانی (time zone) را زندگی می‌کنیم: تهران، واشنگتن و تلاویو. عملا ۲۴ ساعته. برای همین زندگی‌مان در گیر و دار یک انتظار اضطراب زا و روان‌فرسا دچار کشسانی شده است.

به خشم رفتهٔ ما را که می‌برد پیغام؟ بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است #سعدی

وضعیت اقتصاد کشور از بمب و موشک وحشتناک‌تر است. وقتی قیمت چیزی را می‌پرسی باید در گوش‌هایت را بگیری تا سکته نکنی.

جهت یادآوری

هنگامی که در وادی انتظار سرگردانی یا ناخواسته از آن سربرمی‌آوری، خود را در گرفتاری وجودیِ ویژه‌ای می‌یابی: زمانی پیش روی توست که آن را نمی‌خواهی. اقتباس از کتاب "در باب انتظار" نشر بیدگل از شما دعوت‌ می‌کنم شنونده اپیزود "در کش‌ و قوس انتظار" از پادکست پندار باشید. @BidgolPub

داشتم این کتاب را می‌خواندم که جنگ شد. رمانی به قدمت ۱۸۰۰ سال. روایت اشراف‌زاده جوان رومی که به جادو علاقه وافر دارد و ناخواسته تبدیل به الاغ می‌شود. بریم برای ادامه...

یکی از خطاهای آدمیزاد هم این است که فکر می‌کند آنها که شکست خوردند و به شوربختی افتادند بلدِ کار نبودند ولی او خوب می‌داند چه کند. در حالی که گاه مشکل در شیوه رفتن نیست، بلکه راه بیراهه است؛ رونده هر کس که باشد. ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است

حافظه تاریخی برای یک ملت دارایی ارزشمندی است. بسیار ارزشمند.

پذیرش یک واقعیت تلخ غم‌انگیز است. انکار یک واقعیت تلخ خطرناک است. و تحریف یک واقعیت تلخ و معکوس جلوه دادن آن مهلک.

در ایران رویه غیرعادی امور امری عادی است. هر گاه این واقعیت را پذیرفتیم می‌توانیم خود را با جریان زندگی وفق دهیم.