انسیه حوراء

او را صِدّیقَه نامیدند؛ که بسیار راستگو بود… 📚ابن شهرآشوب، المناقب، ج۳، ص۳۵۷

و سلام بر مــــادری که عصمت را معنا کرد و دختــــری که صلابت را به تاریخ آموخت… 🏴عمّه‌سادات

پروردگار به نبی فرمود: به خاطر فاطمه‌ام، نماز بخوان، و قربانی کن؛ فَصَلّ لِرَبِّکَ وَ انحَرْ…

ذرّه‌ای بهـــــره ز خورشیـــــد ولایــــــت نبرد هر که کانون دلش، شعله‌ور از فاطمه نیست

سلام بر بانویی که، چشمه‌ی کوثر از وجودش جاری شد؛ إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ…

در ذیل خطبــه‌های فصیــــح تو گفتــه‌اند اصلا کسی شبیه تو، "حیدر" نبود و نیست 🏴عقیله بنی‌هاشم

نبی فرمودند: همه وجودم فاطمه‌ام؛ پر از ایمان است و یقین… 📚بحارالانوار، ج۴۳، ص۴۶

چرا نمی‌لرزند این کوچه‌ها؟ و فرو‌نمی‌ریزند این بام‌ها؟ این دختر فاطمــــــه‌ست که از میانشان می‌گذرد... 🏴۲۶ محرم، سالروز ورود کاروان اهل‌بیت علیهم‌السلام به حلب

بر ما نگشت قبر تو پیدا ولی کجاست مســـمارِ در که شرح دهد ماجــــرای تو

گفتند، مادر آنقدر به عبادت می‌ایستاد، تا پاهایش ورم می‌کرد... 📚مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۴۱

و شاعری گفت: خیر العمل محبت زهرا و حیدر است

و چون پر برکت بود؛ او را "مبارکه" نامیدند... 📚ابن شهرآشوب، المناقب، ج۳، ص۳۵۷

عبادت مادر، به او ارث رسیده بود؛ که او را زینت عابدان نامیدند… 🏴زین العابدین

روز عاشورا، پدرش او را در آغوش گرفت؛ در حالی که خون در رگ‌هایش می‌جوشید،  و زمزمه کرد؛ دعای مادرش زهرا را: بحَقِّ یس... بِحَقِّ طه... يَا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومِينَ 📚بهجة قلب المصطفی، ص۷۶۳ 🏴سید الساجدین

گریــــــــه بـر آب وضویــش می‌ریخت خون‌دل بر ســــــر و رویش می‌ریخت 🏴امام سجاد

بانوی دوعالم دعا کرد: خدایا؛ رویت را از ما برنگردان... 📚بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۳۸

برداشـــت خدا عــذاب را از شیـــــــعه آن روز که «فاطــــمه» خطابت فرمود

نبی فرمودند: «نور فاطمه‌ام، از نور خداست…» 📚مدینه المعاجز، ج۳، ص۲۲۳

با آنکه حسین است پناهِ دو جهان او خود به پناهِ مادرش فاطمه است

پدرش شاید می‌خواست دلداری‌اش بدهد، که فرمود: از حسینت، امامانی می‌مانند، که هدایتگر انسان‌ها هستند... 📚صدوق، کمال الدّین و تمام النّعمة، ج۱، ص۲۸۲