(محمد )Amir Mahdi
@AmirMahdi112945
میان ماندن و نماندن فاصله تنها یک حرف ساده بود از قول من به باران بی امان بگو دل اگر دل باشد آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد...
کاش همه ما بتونیم این جمله (به من چه ) رو یاد بگیریم در کار دیگراندخالت نکنیم درباره هر چیزی اظهار نظر نکنیم...
کاش هیچ وقت حرف دلمو بهش نزنم اونجوری بیشتر ازم فاصله میگیره...
تو را بعید می دانم و خود را محال اینگونه شد زندگی همین .....
بعضی وقتا تو واسش آدم درستی هستی ولی اون هنوز واسه داشتن آدم درست آماده نیست...
کجای شهر قدم می زنی؟ می خواهم کاملا اتفاقی از اونجا رد بشم...
قطار می رود تو می روی تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سال های سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه تکیه داده ام...
دلخوش نشسته ام که تو شاید گذر کنی لعنت به شایدی که محیا نمیشود...
چنان در قلب من جا داده ای خود را انگاری تو اینجا خانه ات بوده است و من یک دل بنا کرده ام...